خط کشی برای آنها!
سلام حاج آقا!!!
سلام کردم چون بخاطر مسلمان بودنم، عادت ندارم نامه ی بی سلام بنویسم؛ حتی برای شما ...!
الآن که این یادداشت را می نویسم، درست در کنار ,,برج آزادی,, هستم.
همان برجی که بخاطر مبارزات و زندان و شکنجه شدن های شما و دوستان آن دورانت، این نام را بر آن نهادند و البته همان نامی که دیگر، سالهاست شما با آن کاری ندارید!
از اینجا قسمت هایی از شهر پیداست. ساعت، حدود پنج بعد از ظهر است و هوا هم به شدت گرفته و ابری است. اما هنوز بغض ها نترکیده تا بارانی ببارد...
بعد مدتها، چند هفته ای است که بازیگر نقش اول رسانه ها شده ای!
عاقبت، صاحب صدر آراء گشتی و بلافاصله روز بعد، در اینستاگرامت عکس خود را در حالی که از بالای بلندی، پایتخت را نظاره می کنی، به نشان پیروزی ات منتشر کردی!
امروز هم دیدم که در توئیترت نوشته ای که:
« مردم از روحانیتی که حق را نگوید، روی برمی گردانند. »
اما خوب عکسی گذاشتی…
از آن بالا خوب نگاه کن. خیابانهایی که می بینی، همان خیابانهایی است که فرمان «ریختن در آنها» از منزلت صادر شد.
صفحه های آهنی و آنتنهایی که روی پشت بامها می بینی، همانهایی هستند که در این چند سال و خصوصا در روزهای اخیر، اشتیاق اضداد انقلاب اسلامی از قدرت یافتنت را، از دور تا دور زمین، برای ما مخابره کرده اند.
راستی از آن بالا، ساندویچی ها هم پیداست?!
اوین چطور?!
اما من هنوز این پایین در کنار برج آزادی هستم. در میان مردم.
مردمی که به خیال شما، روحانیون حق و ناحق را به خوبی تشخیص داده و با رأی دادنشان، شما را مصداق روحانی حق گو دانسته اند!
یا شیخ! بسیار تأسف بار است که یک پیر تجارب سیاسی، هنوز نمی داند که در نظام دموکراسی، رأی آوردن، "دلیل بر حقانیت نیست:"
بلکه تنها احترام به رأی اکثریت است و هیچ ربطی به حق یا ناحق بودن شخص منتخب ندارد.
همانگونه که واقعه ی کسوف، هیچ ارتباطی به مرگ ابراهیم بن محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) نداشت.
ولی مردم آن زمان، اینگونه پنداشتند که خورشید بخاطر فوت فرزند پیامبر(ص) گرفته است…
⬅️ الآن هم مردم، به دلیل ,,کسوفی,, که شما با مواضعت میان رهبری و ملت ایجاد کرده ای، به شما رأی داده اند.
✅ اگر فقط کمی ,,کنارتر بروی,, نور ولایت به قوه ی باصره ی ملت خواهد رسید.
"در واقع مردم به شخصیت شما رأی داده اند؛ نه به لباس شما "
و انصافا اینجا را خوب تشخیص دادند که به کسی رأی دهند که علیرغم بر تن داشتن لباس روحانیت، تناسبی با آن لباس ندارد و برای کاغذها و قلمهای اپوزیسیونهای داخل و خارج، خط کشی می کند.
آن زمان که پیشنهاد آزادی زندانیان سیاسی را که طبق قوانین همین نظام مبتنی بر مبارزات شما و دیگران، دستگیر شده اند دادی،
آن زمان که گفتی لباس، صرف لباس بودن، حجاب است و بعد زنان بدحجاب را مناظر خوب و زیبا خواندی و اعتراض کردی که چرا با آنها برخورد قانونی می شود…!
آن زمان که ولایت فقیه را قلب به ولایت موروثی نمودی و گفتی که چرا اشبه به امام راحل طبق قانون جاری کشور، رد صلاحیت شده است
و آن زمان که گفتی هر کس را که مردم نخواهند، حتی اگر رأی اکثریت را آورده باشد، باید کنار برود؛
ملت خوب دریافتند که شما، هم قابلیت ایجاد ترک در ستونهای نظام را دارید و هم توانایی اخراج مردم از حد تشرع را!
حال با خود بیندیش که کدام روحانی حقگو و کدام ناحقگوتر است?!
ومَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ